منوي اصلي
موضوعات
اضافات
آخرین مطالب
طراح قالب
تبلیغات
از ته دلم ..............
هر که شد محرم سر
در حرم یار نماند
هر که این کار ندانست
در این کار بماند
اینو کاملا جدی گفتم .............................َ
چون برام اتفاق افتاده .................
........................................
[+ ]
نوشته
شده توسط امید به زندگی در چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:عشق ,حرم ,یار , در ساعت 9:53 | |
آهای روزگار .....
درست است که ممن راههای نرفته زیاد دارم ......
اما خودت هم میدانی .....
با تو زیاد راه آمده ام ......
پس.....
کاری کن که ما در کنار هم
عاشقانه نفس بکشیم ......
دوری و جدایی ........
بـــــــــــــس اســــــــــت ......
[+ ]
نوشته
شده توسط امید به زندگی در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:روزگار ,عشق ,دوری , در ساعت 21:23 | |
عشق ....
عشق
همین خنده های ساده ی توست
وقتی با تمام غصه هایت میخندی
تا .... از تمام غصه هایم
رها شوم ........
[+ ]
نوشته
شده توسط امید به زندگی در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:عشق ,غصه , در ساعت 17:52 | |
زندگی .............
زندگی از تار و پود خوب و بد بافته شده است
فضیلت ما وقتی میتواند بر خود ببالد که
از خطاهای ما شلاق نخورده باشد
و جنایت های ما وقتی نومید میشود که
مورد ستایش فضیلت های ما قرار نگیرد .
( شکسپیر )
[+ ]
نوشته
شده توسط امید به زندگی در پنج شنبه 13 تير 1392برچسب:شکسپیر , 21:12 | |
سرگذشت....
سر گذشت ما چنین بود :
ما به دنیا آمدیم ....
دنیا به ما نیامد !
[+ ]
نوشته
شده توسط امید به زندگی در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:تقدیر , 16:23 | |
وقت کشی ....
من خیلی وقته کارت قرمزمو گرفتم
فقط دارم آروم آروم زمین رو ترک میکنم ...
واسه وقت کشی .......
[+ ]
نوشته
شده توسط امید به زندگی در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:تمام , 16:20 | |
رفتن .......
دلم می خواهد
بروم از این شهر
به هر کجا که شد
بروم از این شهر
دور شوم از این همه هیاهو
از این همه تلاش روزمره خسته شده ام
فقط ...................
بروم از اینجا....................................
[+ ]
نوشته
شده توسط امید به زندگی در سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب: 14:59 | |
شب شکن .........
وقتی تو شب گم می شدم
ستاره شب شکن نبود
میون این شب زده ها
کسی به فکر من نبود
وقتی تو شب گم شدم
همخونه خواب گل میدید
همسایه از خوشه ی خواب
سبد سبد خنده می چید
آواز خون کوچه ها
شعراشو از یاد برده بود
چراغا خوابیده بودن
شعله شونو باد برده بود
آخ ......
اگه شب شیشه ای بود
پل به ستاره میزدم
شکسته آیینه ی شبو
نیزه ی خورشید میشدم
آخ ........
اگه مرگ امون میداد
دوباره باد میشدم
تو رگ یخ بسته ی شب
نبض چراغ میشدم
وقتی تو شب گم میشدم
ستاره شب شکن نبود
میون این شب زده ها
کسی به فکر من نبود
آخ ......
که تو اقیانوس شب
سوختنمو کسی ندید
تو برزخ بیداد شب
کسی به دادم نرسید
وقتی تو شب گم میشدم
دلم می خواست شعله بشم
رو سایه های یخ زده
دست نوازش بکشم
دلم میخواست آشتی بدم
تگرگ و با اقاقیا
خورشید مهربو نی رو
مهمون کنم به خونه ها
آخ ......
اگه مرگ امون میداد
دوباره باد میشدم
تو رگ یخ بسته ی شب
نبض چراغ میشدم
وقتی تو شب گم میشدم
ستاره شب شکن نبود
میون این شب زده ها
کسی به فکر من نبود
وقتی تو شب گم میشدم
همخونه خواب گل میدید
همسایه از خوشه ی خواب
سبد سبد خنده می چید
[+ ]
نوشته
شده توسط امید به زندگی در دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:شب ,تنهایی ,داریوش , در ساعت 21:24 | |
تنهایی ....
یه وقتایی ; اونقدر هیچکس
حالی ازت نمی پرسه ,
که آدم شک میکنه ...
نکنه مرده و خودش خبر نداره ...!
[+ ]
نوشته
شده توسط امید به زندگی در جمعه 10 آذر 1391برچسب:عاشقانه ,عاشق ,عشق ,تنها , در ساعت 16:16 | |
خدایا ....
هوا گرفته بود و باران می بارید .
کودکی آهسته گفت :
خدایا گریه نکن .. درست میشه ..........
[+ ]
نوشته
شده توسط امید به زندگی در جمعه 10 آذر 1391برچسب:خدا ,مهر ,عاشق , در ساعت 16:13 | |
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 14 صفحه بعد
آرشيو
آمار
آمار بازديدها:
مدير سایت : امید به زندگی
لينكستان
لينكدوني
روز بخير كاربر مهمان! 
تبادل
لینک هوشمند
